شناسه: 350590

وقتی نوجوان ۱۲ ساله مأمور شناسایی می‌شود

«محسن راستانی» از مدافعان خرمشهر بود و مثل خیلی از جوان‌ها پای کار دفاع از وطن. او خاطرات بهنام را از آن قسمت جالبش یعنی خاطرات شناسایی روایت می‌کند؛ «به بهنام آموزش‌هایی را برای کسب اطلاعات از دشمن داده بودند و یک طورهایی اطلاعات چی مدافعان خرمشهری بود و استعداد عجیبی هم در این کار داشت. به زبان عربی هم تسلط کامل داشت. دفترچه یادداشتی داشت و آن را جاساز کرده بود. وقتی برای شناسایی به کوچه پسکوچه های خرمشهر می‌رفت، نشانی خانه‌هایی که عراقی‌ها در آن کمین کرده بودند را در دفتر می‌نوشت و کروکی‌اش را می‌داد دست رزمنده‌ها. البته بهنام همیشه از دل شهر برای مدافعان خرمشهری غنایم هم جمع می‌کرد. وقتی برگه شناسایی و غنایم را به فرمانده تحویل می‌داد، اول یک نارنجک، سهم خودش را از غنایم برمی داشت، بعد بقیه را به فرمانده می‌داد.»

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه