خاطره (خیانت بنی صدر) شهیده شهناز حاجی شاه
روز پنجم مهرماه بنی صدر به خرمشهر آمد و با ماشین از خیابان چهل متری رد شد. اتفاقاً آن روز خیلی هم شهر را می زدند. وقتی بنی صدر رد می شد، شهناز داد می زد: «بنی صدر را توی ماشین ببینید! اومده جبهه را ببینه». شب، بنی صدر به اهواز رفت و مصاحبه کرد. رادیویی کوچک داشتیم که از طریق آن اخبار را می شنیدیم. بنی صدر گفت: «من رفتم خرمشهر، شهر امن و امان بود. مردم نقل و شیرینی پخش می کردند». شهناز این حرف را شنید، خیلی ناراحت شد و گفت: «کجا شهر امن و امان بود؟ کجا مردم نقل و شیرینی پخش می کردن؟ شاید این آقا خمپاره ها را به حساب نقل و شیرینی گذاشته؟» از آن روز به بعد، نظرش درباره بنی صدر عوض شد. دائم می گفت: «حق با شما بود. بنی صدر خیانت می کنه». بعضی وقت ها هم که صدای انفجار می آمد، می گفت: «نترسین، این نقل و نباته که رو سرمان می ریزه»
ثبت دیدگاه