شهید بنیاسی دغدغه دفاع از کشور را داشت

محمد بنیاسی، پدر شهید نعمت الله بنیاسی در خاطراتی از این شهید بزرگوار گفت: نعمت الله درس می خواند. قرار شد برود قم و درسش را ادامه دهد، ده روز در قم ماند ولی بازگشت و گفت الان درس خواندن در جبهه است، ما هرچقدر درس بخوانیم وقتی در جبهه پیشرفت نکنیم چه فایده ای دارد، رهبر هم فرموده که ما باید جبهه ها را پرکنیم و از اسلام و ممکلت دفاع کنیم، با این حرف با بسیج راهی جبهه و وارد سپاه شد، هفت سال در سپاه ماند و همیشه تاکید می کرد که به فرمایشات رهبری گوش دهید و ببینید ایشان چه می گوید و باید از مملکت دفاع کنیم اگر همه ما هم بمیریم در جبهه بهتر از اینکه بیایند و در منزل ما را بکشند. به قول امام ما داریم از اسلام دفاع می کنیم، تمام اسلام یک طرف و کفر هم یک طرف قرار گرفته است. نعمت الله همیشه می گفت از زمان امام حسین(ع) تا الان حاصل آن شده این حکومت جمهوری اسلامی و ما وظیفه داریم و واجب است که از این جمهوری اسلامی تا آخرین نفس دفاع کنیم. ایشان ماموریتی داشت که مسئول ترابری غرب کشور بود و دوستانش تعریف می کردند که چهار نفر بودند که به ماموریت می روند بعد از مدتی می بینند که مکانی شلوغ است، دو نفر از آنها می گویند که ما ماموریت خود را انجام داده ایم و بازمی گردیم ولی نعمت الله گفته بود هرجا جنگ باشد ما باید بجنگیم. سپس یک آرپی چی برمی دارد و با چهار گلوله به بالای کوه می رود و سه گلوله پرتاب می کند، چهارمی را که می خواهد بزند با گلوله ایشان را شهید می کنند. دوستانش محل شهادتش را شناسایی کردند و اگر آنها نبودند پیکرش شناسایی نمی شد، در هنگام شهادت یک دختر داشت و پسرش نیز بعد از شهادتش متولد شد، همواره می گفت بگذارید دخترم در شهر قم درس طلبگی بخواند و همواره می گفت شما باید از این انقلاب دفاع کنید و هرچه امام گفت گوش بدهید، از اول خلقت انسان ها حاصل این همه شهید یک کشور اسلامی شده و الان که این جمهوری اسلامی را داریم باید تا آخرین نفس بجنگیم تا انشاله اسلام پیروز شود و امام زمان ظهور کند.