شناسه: 351166

خاطره (تنبیه نیرو ها) شهید محمود نوریان

اگر عبدالله می‌خواست ما را تنبیه کند می‌گفت: «دیگر با شما حرف نمی‌زنم» این بدترین تنبیه بود؛ در کرخه داروی گیاهی تلخ و بدبویی آورده بود؛ بچه‌های بینی‌شان را می‌گرفتند و می‌خوردند؛ حاج عبدالله ما را جمع کرد و در چادر نشاند و گفت: «شما نعمت خدا را می‌خورید و بینی‌تان را می‌گیرید، خجالت نمی‌کشید، اگر کسی موقع خوردن دارو بینی‌اش را بگیرد من دیگر باهاش حرف نمی‌زنم». او دائما از این دارو گیاهی‌ها برای بچه‌ها می‌آورد.

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه