خاطره (احترام قرآن) شهید محمود نوریان
بعد از عملیات «والفجر 2»، در پادگان ابوذر بودیم، ما را جدا کردند، برای خنثی کردن مین شب تا صبح کار کردیم، وقتی به چادر رسیدیم، حاج عبدالله از شدت خستگی بیهوش میشد، یکی از دوستان دلش میخواست قرآن بخواند، تا قرآن کریم را باز کرد، حاج عبدالله از خواب بیدار شد و گفت: «من به احترام قرآن نمیتوانم، بخوابم».
ثبت دیدگاه