خاطره (پیش از عملیات) شهید خدامراد زارع
تعدادی به حسب نیاز جلوتر می رفتند وعده ای در عقب می ماندند. آنقدر این معطل مانده ها اصرار برای جلو رفتن کردند که یکبار علی عاصمی با همه صبر و تحملش از کوره در رفت. وقتی هم که پیام امام در دو خط رسید که به آقا محسن و صیاد بگویید ... و توصیه به مقاومت کرده بودند علی از شوق آنچنان شد که چهره و حرکاتش نشان از آن داشت. در آن جنگ سنگین اوج کار تخریب، برش جاده خندق بود که در جلوگیری از پاتک عراق خیلی مؤثر بود. وصف آن شرایط بحرانی و وصف دلاوری نیروها و در رأس آنها شهید عاصمی مفصل است و خارج از این نوشتار؛ فقط به این جمله بسنده کنیم که مقدر نبود علی عاصمی آنجا شهید شود اما مقدر بود که کاروان نیروهای تخریب این بار دو نیروی زبده خود را راهی آسمان کند؛ جعفر قربانی و خدامراد زارع.
ثبت دیدگاه