خاطره ای از زبان همرزم شهید انور مهری
در پادگان الطول سقز با انور همسنگر بودیم اخلاق خوبی داشت، با همه صمیمی بود. در روز شهادتش ما چهار نفر بوديم وقتي از سه طرف محاصره شديم، عقب نشيني كرديم در حين عقب نشيني يكي از بچه ها تير خورد و كمك خواست، انور برگشت تا به او كمك كند و تا آخرين گلوله با دشمن به نبرد خود ادامه داد.
ثبت دیدگاه