خاطره (آخرین صحبتها) شهید زمان کرمی
سال هزار سیصد و چهل و سه در روستای سیردر از توابع شهرستان ازنا کودکی به دنیا آمد که نام او را «زمان» نهادند. حساسیت و علاقهٔ پدر و مادرش در اقامه نماز و اجرای مراسم دینی به خصوص مراسم عزای حسینی باعث شد که از همان دوران طفولیت در دامان مادر در این مجالس حضور داشته باشد. عجین شدن روح و شکل گیری شخصیت زمان در فضای عاشورایی از او سرداری ساخت که در دوران دفاع مقدس حضورش در عملیاتهای گردان ایثار لشکر ۵۷ ابوالفضل (ع) بسیار تاثیر گذار بود. زمان تحت نظارت پدر و مادری متدین که میان اهالی محل دارای حسن شهرت زیادی بودند رشد نمود. بعد از مهاجرت پدر و مادرش از روستا به شهرستان ازنا، دورهٔ ابتدایی و راهنمایی را در این شهر طی نمود. روحیهٔ عدالت خواهی و نوع دوستی زمان به گونهای بود که در دوران دبستان در برابر کوچکترین اجحاف در حق همکلاسیهایش به شدت اعتراض میکرد که بارها به خاطر این اعتراضها توسط معلمها توبیخ میشد. بعد از اتمام دورههای دبستان و راهنمایی در ازنا دو سال در یکی از هنرستانهای دورود مشغول به تحصیل شد با شروع جنگ تحمیلی هنوز شانزده سالش تمام نشده بود که غیرت و تربیت حسینی او را به جبههها کشاند چرا که شخصیت و روح بزرگ او در کلاس درس نمیگنجید. بعد از دو مرحله حضور موثر در جبههها و ثبت سلحشوریهایش در حافظه دفاع مقدس، در سال هزار و سیصد و شصت به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و در تعاون سپاه مشغول به خدمت رسانی به خانوادههای ایثارگران شد. تا پاسی از شب مشغول انجام امور خانواده شهدا بود اما تکانهای درونی دلش تاب ایستادن در شهر و در کنار خانواده را از او گرفته بود، طوری که در سال ۱۳۶۳که هنوز یک سال از ازدواجش نگذشته بود به خیل دلاور مردان لشکر ۵۷ ابوالفضل (ع) پیوست تا با رشادتش جای برادر شهیدش احمدرضا کرمی را که در بیست و هفتم مهرماه ۱۳۶۲در عملیات والفجر ۴ در منطقه بانه به شهادت رسیده بود پر کند. بعد از پیوستن به لشکر ۵۷ حضرت ابوالفضل (ع) در گردان ایثار مشغول به خدمت شد و با رشادتها و هوش سرشاری که از خود نشان داد به عنوان معاون گردان ایثار لشکر منصوب شد. تخصص، شجاعت، استعداد و مدیریت شهید کرمی در پاکسازی و ایجاد موانع جنگی از جمله انواع مینها، تلهها... و هدایت نیروها در شرایط سخت به حدی بود که در هر عملیات که نام او را به عنوان طراح نقشه و هدایتگر بچههای گردان ایثار قر ار میگرفت، نیروهای تخریب خوشحال میشدند. دلاوریهای زمان و تیم تخریب در انهدام پل خاکی مابین جزایر بوارین و شلحه که یکی از گرههای عملیات کربلای ۵ بود و هم چنین پاکسازی و عبور شجاعانه از معبر کربلای ۴ هنوز از ذهن و حافظه رزمندگان لشکر ۵۷ ابوالفضل (ع) پاک نشده. در طول دفاع مقدس در بیشتر عملیاتهای لشکر ۵۷ ابوالفضل (ع) از خوزستان تا کردستان و در اکثر مناطق عملیاتی کربلای ۵، ۴، بیت المقدس و الفجر ۹ حضور موثر داشت. سرانجام بعد از شش سال حضور مستمر در جبههها در مورخ پانزدهم مرداد 1367 در عملیات مرصاد که چکمه پوشان منافق تحت حمایت مستقیم عراقیها وارد خاک معطر ایران اسلامی شده بودند، به همراه مرتضی رنجبر فرمانده محورو شهید داریوش مرادی مسئول اطلاعات عملیات جهت شناسایی منطقه سرپل ذهاب عازم شدند که در جادهای با منافقین درگیر شدند و با شلیک مستقیم تیر بار به درجهٔ رفیع فنای فی الله رسید.
ثبت دیدگاه