شناسه: 353857

خاطره (جیپ) شهید رضا رحمانی شهرکی

در شب عملیات خیبر، گردان یا زهرا(س) باید به آن طرف جزایر مجنون می‌رفت؛ یعنی باید کل هور را پشت سر می‌گذاشتیم. در آنجا عراقی‌ها خط مستحکمی نداشتند و خط مقدم آن‌ها زود سقوط کرد، اما به محض روشن شدن هوا سریع در مقابل بچه‌ها تعدادی تانک و نیرو آوردند و به همین دلیل‌، دو گردان از تیپ، تا دو سه روز یک متر هم از کنار آب جلوتر نرفتیم. وضع بدی داشتیم، از عراقی‌ها یک جیپ مانده بود که هر چهار لاستیکش پنچر بود. رضا به طرف آن رفت و به هر شکل ممکن آن‌ را روشن کرد و با همان وضع روی رینک‌ها می‌آمد. وقتی جیپ با این وضعیت به حرکت درآمد عراقی‌ها متوجه شدند که نیرویی داخل آن است بنابراین با تیربارهایشان به شدت به آن شلیک می‌کردند. همه ما آن صحنه را می‌دیدیم و هر چه داد می‌زدیم که آن‌را رها کن و بیا نیامد و آنقدر تیر به جیپ خورد تا رضا آن‌را داخل گودالی طرف خودمان انداخت. بعد از او سوال کردیم که چرا این کار را کردی؟ در جواب گفت: «این‌ها باید بدانند ما قدرت داریم و از آنان نمی‌ترسیم».

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه