هيچ احساس تعلقي به دنيا ندارم
در آخرين دفعه که با هم به منطقه مي رفتيم، نعمت الله گفت: مي خواهم در عمليات اصلي باشم.
شب که به طرف اهواز حرکت کرديم روي صندلي آخر اتوبوس نشسته بوديم.
شهيد فلاح زاده به من گفت: فلاني من تا حالا خيلي جبهه رفته ام ولي اين دفعه احساس مي کنم که خيلي آرام هستم و هيچ نگراني ندارم!
حتي روي بچه ام هم هيچ حسي ندارم، و اصلا هيچ احساس تعلقي به دنيا ندارم!
بعد ها فهميدم در کربلاي 5 شهيد شده است.
دکتر حکمت نيا در همگام با حماسه، ص 750
ثبت دیدگاه