خاطره ای از زبان نزدیکان شهید
يکي از نزديکان اين شهيد روايت مي کند که : وقتي ايشان براي مرخصي به تهران برگشته بود ، در شبي که مي خواست دوباره به جبهه برگردد، گفت : من مي روم اما ديگر برنخواهم گشت ، به او گفتم چرا محمد ؟ تو بايد برگردي ،او در جواب به من گفت : من خواب ديده ام که شهيد مي شوم و تو نبايد اين راز را فاش کني تا روزي که خبر شهادت من را مي آورند و همين طور هم شد. او ديگران را به تلاش در جهت ادامه راه شهيدان توصيه مي کرد و به اطرافيان خود مي گفت: هر موقع شهيدي را ديديد که بر زمين افتاده است ، از خدا بخواهيد که بتوانيم راه آنها را به نحو احسن و با قدمهاي استوار ادامه دهيم . در روزهاي منتهي به شهادت و نزديک شدن به ملاقات با خداي متعال، چهره اش نورانيت خاصي پيدا کرده بود و همسنگرانش ضمن بيان اين مطلب به وي ، سيماي شهادت را در چهره معنوي و نوراي اش به خوبي حس کرده بودند.
يکي از همرزمان اين شهيد ، در خاطرات خود ، ماجراي شهادت ايشان را اين گونه بازگو مي کند : وقتي از سنگر بيرون آمد لبخندي به آفتاب زد و زير لب صحبت مي کرد و حرکت لب هايش قابل ديدن بود ، من به او نگاه مي کردم و فکر مي کردم که چه مي گويد و با که صحبت مي کند . او مي گفت امرز چه روز طولاني است ، خورشيد چقدر داغ و سوزان است . لحظاتي گذشت و من با شنيدن صداي انفجار به خود آمدم، گرد و غبار اطراف را فرا گرفته و جايي قابل ديدن نبود ، متوجه نواي يا مهدي(عج)-يا مهدي(عج) وي شدم ، به طرفش دويدم و ديدم که پيکرش بر اثر اصابت ترکش مجروح شده وغرق در خون است ، وي را بغل کردم و شنيدن که آخرين کلمات خود را بر لب داشت ومي گفت: خدايا شهادت را نصيبم کن و امام و شهدا را واسطه قرار مي داد و از خدا طلب آمرزش مي کرد و امام را دعا مي کرد و با نداي الله اکبر به محضر خداوند شتافت.
شهید محمدرضا فرجادی کوشا به تاریخ 27 ارديبهشت 1362 ، در منطقه ی قصر شیرین در جبهه غرب کشور به فيض عظماي شهادت نائل آمد و به جمع ياران شهيدش ملحق گشت . پیکر مطهرش پس از وداع یاران و همسنگران در گلزار شهدای بهشت زهرا(س) به نشانی قطعه ی 28،ردیف4، شماره ی 7 جای گرفت. همسنگران بسیجی این شهید والامقام در پایگاه مقاومت بسیج المهدی(عج) در ایام شهادت شهید محمدرضا فرجادی کوشا با استفاده از ذوق و استعداد هنرمندان متعهد در انتقال مفاهیم ارزشی که متاثر از رویدادهای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بود ، اقدام به طراحی اطلاعیه ای برای فراخوان داوطلبین عضویت در بسیج نمودند که این طرح هنری در عین سادگی در شکل و متن ،با استفاده از یک تصویر در زمینه ، که رزمنده ای را در حال نبرد و شلیک آرپی جی نشان می دهد و نیز به کار بردن واژگانی مانند: “حزب الله” ، “دانشگاه کربلا” و “مدرک شهادت یا پیروزی” که در آن روزگار مردم با عنایت به سخنان حضرت امام خمینی (ره) پیرامون دفاع مقدس ملت ایران با آن ها آشنا شده بودند، توانست نقشی موثر در حضور پرشور جوانان در سنگر بسیج برای دفاع از اسلام و انقلاب ایفا نماید .
ثبت دیدگاه