خاطراتی از شهید سیدمحمد صحافی ابرقویی
کوزه آب خنک
شهيد سيد محمد صحافي ساده مي زيست، به هم نوعان خود کمک مي کرد و خوراک ساده اي داشت. از کوزه آب خنک نمي خورد و وقتي علتش را پرسيديم مي گفت: رزمندگان فاقد امکانات و آب آشاميدني خنک هستند.
دوست و هم رزم شهيد آقاي منصور پوراکبري در کتاب همگام با حماسه، محمدرضا بابايي، ص732
حفظ امنيت
تازه انقلاب به پيروزي رسيده بود. شهرها امنيت زيادي نداشت و هنوز برنامه به سرو سامان نرسيده بود.
امام(ره) دستور حفظ امنيت شهرها را صادر کردند.
ديگه نمي تونستيم توي خانه پيدايش کنيم. شبها تا صبح در كوچه و خيابان به گشتزني و نگهباني مشغول بود تا حرف امام(ره) زمين نماند.
عبادت کردن تا صبح در مسجد
از جبهه مرخصي گرفته بود. تا برسد به ابرکوه نصف شب شده بود.خانه نيامد، مستقيم به مسجد محل رفت و در آنجا نماز خواند و عبادت کرد تا صبح.
وقتي ازش علت را پرسيديم گفت: نمي خواستم باعث آزار و اذيت شما بشم و شما را از خواب بيدار کنم...
ثبت دیدگاه