شناسه: 367547

وصیت نامه شهید ناصر دهقان قطرمی

بسم الله الرحمن الرحیم
و لکل امه اجل فاذا جاء اجلهم لایستاخرون ساعه و لا یستقدمون (قرآن کریم)  
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با سلام به پیشگاه بقیه‌الله الاعظم امام زمان(عج) و بر نایب بر حقش امام امت و باسلام بر شهیدان گلگون کفن از کربلا حسینی تا کربلای ایران و به امید طول عمر امام امت و صبر برای خانواده شهدا و با امید آزادی عزیزان در بندمان. پدر و مادر مهربان ببخشید که من از شما جدا شده‌ام، مادرجان امیدوارم که از من راضی باشی و مرا ببخشی که نتوانستم از زحمات شما قدردانی کنم که مرا بزرگ کرده‌اید و راهی جبهه‌های جنگ و نبرد حق علیه باطل نمودید پدرجان خیلی معذرت می‌خواهم که نتوانستم کمکی به شما به طریقی که لایق مقام شماست بنمایم و شما با رنج و زحمت مرا پرورش داده و من از شما می‌خواهم که مرا حلال کنید و از من از صمیم قلب راضی باشید مادرجان می‌خواهم که زینب‌وار فرزندانت را تربیت کنی و از شما می‌خواهم وقتی که یادی از من نموده و اشک از چشمانت فروریخت برای من گریه نکنید بلکه سزاوار است بر غریبی پسر فاطمه مولایمان حسین(ع) گریه کنی و نمی‌خواهم که در عزای من لباس سیاه برتن کنی و بسان مادران جوانمرده باشی و پیام من به خواهرانم این است که برای من گریه نکنید و پدر و مادر عزیزم، دلم می‌خواهد که برادرم راه من را ادامه دهد و اسلحه مرا از روی زمین بردارد و خواهرانم نیز سنگر پشت جبهه را نگه دارند و مبلغی برای جبهه‌ها گردد و به دوستان من بگویید که راه شهدا را ادامه دهند و نگذارند خون این عزیزان پایمال گردد. عزیزانم دیگر حرفی برای گفتن ندارم به جز آنکه به نادر و عزت بگویید که سنگر مدرسه را حفظ کنند و به درس خواندن خود ادامه دهند و این درس خواندن این عزیزان مشت محکمی باشد بر دهان ابرقدرتهای مستکبر جهان. از جانب من از همه آشنایان حلالیت بطلبید. مادرجان هرقدر که نماز قضا دارم برایم بخوانید و کفاره روزه‌های مرا بدهید. 
والسلام ـ ناصر دهقان   64/5/11.          
یاران چو غریبانه رفتند از این خانه    هم سوخته شمع ما هم سوخته پروانه    بشکسته صبو هامان خون است به دلهامان     فریاد و فغان دارد دردیکش میخانه   
 هرجا که گذر کردم، ویرانه به ویرانه    افتاده سری سویی گلگون شده گیسویی    
دیگر نبود دستی تا موی کند شانه      یاران چه غریبانه رفتند ازاین خانه

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه