دست نوشته شماره 1 - شهید غفار رامین فر

پدر و مادر ارجمند:
سلامتي و تندرستي وجود گراميتان را از خداوند متعال خواستارم و سعادت و خوشي براي شما آرزو مي کنم. اميد است هميشه خوش و خرم باشيد.
حال ما خوب است و خوشحال هستيم. فرشته خيلي سلام خدمت همگي مي رساند.
من براي شما و مادرم تقاضاي دفترچه بهداشتي کرده ام که بتوانيد چنانچه خداي نکرده مريض شديد از بيمه استفاده کنيد البته در حال حاضر فقط در تهران مي شود از اين دفترچه ها استفاده نمود. ولي در آينده نزديک خواهيد توانست در تمام شهرها استفاده کنيد. من اين دفترچه ها را پهلوي خودم نگه مي دارم هر موقع لازم شد شما مي توانيد در تهران به هر دکتري که بخواهيد مراجعه کرده و معالجه شويد. در ضمن من دفترچه را که به نام شما صادر شده اسم شما را غلامحسين رامين فر قلم داد کرده ام شما اگر زحمتتان نشود و ناراحت نشويد در قاين تقاضاي تغيير نام خانوادگي از پهناني زاده به رامين فر را بنمائيد. خيلي ساده اداره کل ثبت احوال موافقت خواهد کرد. تقاضا کنيد که، چون پسر شما نام خانوادگي خود را از پهنائي زاده به رامين فر تغيير داده، لذا من نيز تقاضاي تغيير نام خانوادگي مي کنم. حتماً موافقت خواهد شد.
لازم است بدانيد که اگر تغيير نام خانوادگي نداديد، از اين دفترچه نمي توانيد استفاده کنيد. من فقط خواستم شما را تحت تکفل خودم قرار بدهم .موسي با فاطمه سلام مي رسانند. به دايي ها و عمو سلام برسانيد. کليه فاميل را سلام برسانيد وضع ما فعلاً خوب است اگر امر و فرمايشي داشته باشيد در خدمت حاضرم.

زماني که دوره ي عالي ويژه ي آشنايي با جنگنده هاي شکاري خريداري شده از آمريکا را در آن کشور مي گذراندم، هر روز قبل از عزيمت به محل کارم، قرآن را تلاوت مي نمودم. بعد از چند روز خانم تقريباً 45 ساله اي ـ که مسيحيي بود و در پانسيوني که ما در آن زندگي مي کرديم با ما همسايه بود ـ از من پرسيد: اين اشعار و سرودها چيست که مي خوانيد؟ به او گفتم: اين کتاب وحي و معجزه ي پيغمبر خدا و راهنماي بشر مي باشد. در مورد قرآن مجيد صحبت هاي زيادي نمودم، به حدي علاقه مند گرديد که از من درخواست يک جلد قرآن مجيد براي تلاوت نمود که پس از تهيه، به وي اهدا نمودم و در زمينه ي يادگيري، تلاوت، تلفظ و معاني آيات به وي کمک کردم. خواندن قرآن مجيد و درک معاني آن، چنان آن خانم را تحت تاثير قرار داد که اواخر دوره به نزد من آمد و طريقه ي مشرف شدن به دين اسلام را جويا شد. بعدها فهميدم در مسجد مسلمانان، در نزد امام جماعت مسجد به دين اسلام مشرف گرديده است.