دلنوشته
ای شهید غرق در خون، تو چه زیبا از قفس تنگ دنیا گذشتی و همچون کبوتری بال گشودی و آماده پرواز شدی و هم اکنون بر سر سفره کریمانه آلالله نشستهای، تو چه زیبا با خدایت نجوا داشتهای که لایق بالاترین اجر دنیوی یعنی همان شهادت شدی.
آری دنیای تو آمیخته به نور تقوا و آغشته به لطافت قرآن بود. نکند تو هم باران را دوست داشتی که روز تشییعت آسمان اینگونه میگریست؟ اما نه…… تو خالق باران را بیشتر دوست می داشتی و در قطره قطره دانههای باران خدا را میدیدی، تو چه زیبا رسم بندگی را به جا آوردی که خداوند خریدارت شد.
ای شهید، وقتی امیرحسین کوچکت بی قراری کند و تو را بخواهد ، همسرت چه حالی پیدا می کند، امیرحسین تو فقط ۲ سال دارد که تو رفتی.. وقتی پدر و مادرت در نبود تو اشک میریزند قلب همگان به درد میآید.
دشمن به خوبی میداند تا جوانانی همانند محمد اتابه در ایران اسلامی هستند نمیگذارند حتی یک آجر از حرم مطهر کم شود و اجازه نمیدهند که پای نحس و نجس تکفیریها به حرم باز شود و در مقابل تمام کجرویها و کجفهمیها میایستند.
این روزها در باغ شهادت هنوز باز است و عدهای از یاران آخر الزمانی امام حسین(علیهالسلام) برای یاری اسلام و دفاع از حریم اهل بیت(علیهالسلام) و برای دفاع از حرم حضرت زینب(سلامالله علیها) عازم سوریه شدند، و هستند زنانی که زینب وار و به تاسی از مادر علمدار کربلا “ام العباس” نمی گذارند عَلم اسلام بر زمین بماند.
گفتنی است، شهید محمد اتابه نخستین شهید مدافع حرم شهرستان صومعهسرا است که از او فرزندی دو ساله به نام امیرحسین به یادگار مانده است.
یادداشتی از مائده فلاحتکار ضیابری خبرنگار خبرگذاری شبستان(گیلان)
ثبت دیدگاه