خاطرات

خبر شهادت

۱۴۰۱-۵-۲۶ ۱۴:۳۶

شهید مسافر طی ۱۰ سال رفاقت فقط یک بار بدقولی کرد!

۱۴۰۱-۵-۲۶ ۱۴:۳۶

از 15 سالگی وصیت نامه می‌نوشت

۱۴۰۱-۵-۲۶ ۱۳:۰۹

از خدا می خواهم سه پسر دیگرم هم راه شهدا را ادامه دهند

۱۴۰۱-۵-۲۶ ۱۳:۰۹

دنده‌هایش را لمس کردم و گفتم:خوش به حالت که رو سفید رفتی

۱۴۰۱-۵-۲۶ ۱۳:۰۹

بهمن، ماه سرنوشت ساز شهید

۱۴۰۱-۵-۲۶ ۱۳:۰۹

من زنده ام

۱۴۰۱-۵-۲۶ ۱۲:۳۴

همراه و همرزم شهید مدافع حرم«میثم نجفی» بود

۱۴۰۱-۵-۲۶ ۱۲:۳۴

ماجرای خواب دیدن مادر از وعده شهادت پسرش

۱۴۰۱-۵-۲۶ ۱۲:۳۴

خصوصیات اخلاقی

۱۴۰۱-۵-۲۶ ۱۲:۳۴

روز خواستگاری به مادر همسرش گفتم: قسمت او شهادت است

۱۴۰۱-۵-۲۶ ۱۲:۳۴

شاگرد ممتاز مدرسه بود

۱۴۰۱-۵-۲۶ ۱۲:۳۴

ترویج فرهنگ کتابخوانی با معرفی کتاب

۱۴۰۱-۵-۲۶ ۱۰:۵۴

دغدغه های فکری “حامد” او را از خانواده غافل نمی ساخت

۱۴۰۱-۵-۲۶ ۱۰:۵۴

“حامد” نخ تسبیحی برای جمع کردن رفقا بود

۱۴۰۱-۵-۲۶ ۱۰:۴۷

برگزاری دورهمی های پنجشنبه با مراعات شرایط خانم ها

۱۴۰۱-۵-۲۶ ۱۰:۴۷

گرمای وجود “حامد” را حس می کردم

۱۴۰۱-۵-۲۶ ۱۰:۴۷

سخت ترین روز زندگیم شنیدن خبر شهادت حامد بود

۱۴۰۱-۵-۲۶ ۱۰:۲۳

هوش و توان بالا در دانش نظامی

۱۴۰۱-۵-۲۶ ۱۰:۲۳

در دفتر خاطرات حامد، صفحه‌ای نیست که از دغدغه فرهنگیش ننوشته باشد

۱۴۰۱-۵-۲۶ ۱۰:۲۳